کد مطلب:5591 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

برخورد پیامبر با معاندان
وجود دسته بندی ها و مجموعه هایی از افراد غیر مومن در مدینه، زمینه فتنه انگیزی را در برابر اسلام فراهم ساخته بود. این گروه ها با پیشرفت و گسترش اسلام، به موضع گیری های تند و خشن روی آورده، فتنه و آشوب می نمودند. در چنین وضعیت بحرانی، نه تنها وفاق با آنان شایسته نمی بود، بلكه پروژه سازگاری با برخی از آنان خاتمه یافته تلقی گردید، و وفاق مجموعه مومنان را در برابر آنان می طلبید.

دانشمندان یهود از روی حسد و كینه ورزی به دشمنی با رسول خدا برخاستند و عامه آنان نیز به عدم همكاری و جدال با پیامبر می اندیشیدند.

به جز یهودیان، بیماردلان و منافقان را می توان از گروه های فتنه انگیزی برشمرد كه در ایجاد شك و شبهه نسبت به رفتار پیامبر تلاش كرده و مسلمانان را به تعصب و اعتقاد مطلق در دین متهم می ساختند [1] 08).

خداوند در قرآن درباره آنان می فرماید:

«إِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلاء دِینُهُمْ» [2] 09)؛ آن گاه كه منافقان و كسانی كه در دل هایشان بیماری بود، می گفتند: اینان (مومنان) را دینشان فریفته است.

بیماردلان كسانی بودند كه با فریب كاری ادعای ایمان داشته، لیكن در زمین فساد كرده و از دستورات رسول خدا سرپیچی می نمودند و هنگام بازخواست، خود را از نخبگان اصلاح گر می انگاشتند و با نخوت و غرور، مؤمنان پیرو پیامبر را مردمانی بی ارزش می دانستند. این گروه هماره هم پیمان دشمنان اسلام بودند [3] .

قرآن می فرماید: می بینی كسانی كه در دل هایشان بیماری است، در (دوستی) با آنان (كفار از یهودیان و مسیحیان) شتاب می ورزند [4] .

منافقان اوس و خزرج نیز گروهی بودند كه بر شرك خود باقی ماندند و از روی ناچاری و مصلحت اندیشی، اظهار اسلام كرده بودند. آنان برخی از واجبات اسلام را از روی ریا انجام می دادند. قرآن با فاسق دانستن ایشان، تصریح می فرماید كه این گروه، «امر به منكر و نهی از معروف می كردند، دست هایشان را (از انفاق) می بستند و خدا را فراموش كردند [5] .

منافقان در پیشامدهای جامعه، موضع گیری خاصی داشتند كه هیچ گاه با مصلحت جامعه و امت، یگانگی نداشت. آنان هماره در راستای آرامش و سلامت جامعه قدم بر نمی داشتند بلكه با موضع گیری های خاص همراه با تشویش و ترس و مخالفت سیاسی با رسول خدا، تلاش می كردند.

موضع رسول خدا با فتنه گری بیماردلان و اذیت و آزار منافقان، نخست صبر و آنگاه اتمام حجت و سرانجام قهر و مبارزه بود. خداوند این گونه به اخلال گران اخطار می دهد: «اگر منافقان و كسانی كه در دل هایشان مرضی هست و شایعه افكنان در مدینه (از كارشان) باز نایستند، تو را سخت بر آنان مسلط می كنیم تا جز (مدتی) اندك در همسایگی تو نمانند. از رحمت خدا دور گردیده و هر كجا یافته شوند، گرفته و سخت كشته خواهند شد.» [6]

مؤمنان نیز در پی پیروی از پیامبراكرم صلی الله علیه وآله موظف شدند تا در برابر فتنه انگیزی و جبهه های نفاق و بیماردلان، هم داستان شوند؛ آن گونه كه در پیمان مدینه درج گردید:

همه مومنان باید در برابر هر مسلمانی كه ستم كند یا از راه ستم گری چیزی از ایشان بخواهد و یا آهنگ دشمنی و تباهی میان مومنان را در سر بپروراند، به ستیز برخیزند، هرچند وی فرزند یكی از ایشان باشد [7] .

به گفته ابن اسحاق، منافقان به مسجد رسول خداصلی الله علیه وآله می آمدند و مسلمانان و دینشان را مسخره می كردند، تا روزی رسول خدا آن ها را دید كه نزدیك به هم نشسته اند و آهسته آهسته با هم سخن می گویند؛ فرمود تا از مسجد بیرونشان كنند، اصحاب رسول خداصلی الله علیه وآله بی درنگ به پا خاستند و منافقان را كشان كشان از مسجد بیرون راندند [8] .

23: «اللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِیكَ إِلَی الدَّرَجَةِ الْعُلْیَا مِنْ جَنَّتِك»

ءخدایا، به سبب سختی و زحماتی كه در راه سربلندی نام تو كشید، به بالاترین درجه و مقام بهشت بالا بر.


[1] الميزان في تفسير القرآن، علامه طباطبايي قدس سره، ج10، ص 100-101.

[2] انفال (8) آيه 49.

[3] بقره (2) آيه 8 - 16.

[4] مائده (5) آيه 25.

[5] توبه (9) آيه 68.

[6] احزاب (33) آيه 60 و 61.

[7] مكاتيب الرسول، ص 241 - 248؛ نامه ها و پيمان هاي سياسي حضرت محمّدصلي الله عليه وآله، ص 107-108.

[8] سيره ابن هشام، ج2، ص151.

نتيجه آن كه: وفاق، يك اصل مهم اجتماعي است كه بر اساس محور حق و تأكيد بر آموزه هاي اسلامي سمت و سو يافت و پيامبر خدا با تاكيد بر الفت همگاني و اتحاد جامعه بر اساس برادري اسلامي پاي فشرد. آن حضرت «مومنان» را بهترين امت دانسته، وفاق را در محدوده آنان معنا بخشيد و در تلاشي ديگر، بر تبيين مرزهاي وفاق پاي فشرد و مؤمنان را از يك جهتي و سازواري با بيماردلان و دورويان كه هماره به فتنه گري، دو دستگي و فروپاشي نظام اسلامي مي انديشيدند برحذر داشت.

(وفاق در جامعه ديني پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله، محمّد باقر پور اميني)